ألا بذکرالله تطمئن القلوب...
حجتالاسلام و المسلمین جاودان:
حجتالاسلام و المسلمین محمدعلی جاودان، از شاگردان آیتالله حقشناس و از اساتید اخلاق استان تهران، روز پنجشنبه هفته قبل در جلسهای که در دبیرستان سادات علوی برگزار شد، به نکاتی درخصوص معاشرت با دوستان و همچنین دیدگاه شیعه درباره ائمه پرداختند. متن کامل سخنان ایشان به شرح زیر است:
در سوره «ص» که خواندیم، یک بحثی هست که دو نفر خدمت حضرت داوود(علیه السلام) رسیدند و قضاوتی پیش ایشان آوردند. آیا معنای آنچه میخوانیم را میفهمیم؟ میگوید دو نفر از محراب نماز ایشان بالا آمدند و خدمت حضرت رسیدند که ما 2 برادر هستیم که با هم اختلاف و مشکل داریم. من یک راس گوسفند دارم و این برادرم که 99 راس گوسفند دارد، میگوید این یک راس هم به من بده تا تحت اختیار من باشد. « فَقَالَ أَکْفِلْنِیهَا وَعَزَّنِی فِی الْخِطَابِ» این برادر در بحث هم به من زور میگوید و در گفتوگو مرا مغلوب ساخته است.
«قَالَ لَقَدْ ظَلَمَکَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِکَ إِلَى نِعَاجِهِ» اینکه این راس گوسفند تو را خواسته، به تو ظلم میکند. 99 راس گوسفند دارد، این یک راس تو را چرا میخواهد؟
* بسیاری از معاشران به دوستشان ستم میکنند
«وَإِنَّ کَثِیرًا مِّنْ الْخُلَطَاء لَیَبْغِی بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ» بسیاری از خلیط (کسی که با هم معاشرت دارد) به هم ستم میکنند. بسیاری از معاشران به معاشر و دوست خودشان ستم میکنند. «إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ قَلِیلٌ مَّا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاکِعًا وَأَنَابَ» مگر آنها که ترببیت درست یافتند. شما چند تا آدم تربیت شده میشناسید؟ آقایان حاضر چند تا آدم تربیت شده میشناسید؟
كتاب پاسخ به شبهات مهدويت منتشر شد
مولف کتاب در گفتگو با خبرنگار خبرگزاري حوزه در مشهد، پيرامون اين كتاب گفت: هرگونه اشكال يا ابهامي در برداشت ها، تحليل ها ، تصميمات و رفتارهاي مرتبط با سعادت فرد يا جامعه ؛ كه منشأ خطا يا اشتباه در شناخت حق از باطل گردد، در جامعه ايجاد شبهه مي كند . حجت الاسلام سيد جعفر موسوي نسب، ادامه داد:شبهه خود ر ا شبيه به حق جلوه مي دهد و راه شناخت حق از باطل را مشكل مي سازد ، و افراد را دچار شك و ترديد مي كند. مدير بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود(عج) شعبه خراسان با تأكيد بر شناخت شبهات امروز جامعه اسلامي گفت: شبهه تشخيص فرد يا جامعه را در شناخت حق از باطل دچار مشكل مي كند، همچنين باعث مي شود كه بستر مناسبي براي ناهنجاري فرد و جامعه ايجاد شود. وي در ادامه به موضوعاتي که در اين كتاب به عنوان پاسخ به شبهات معرفي كرده است پرداخت و افزود: شبهاتي كه سعي در تحريف مهدويت ناب دارند وغالباً از طرف معاندان و مخالفان مطرح شده اند . مسائلي چون طول عمر ، امامت در كودكي ، فوائد امام غائب، جزيره خضراء ، حکم قيام مهدی قبل از ظهور، سرداب مقدس، قتل هاي آغازين ، سلاح و مركب حضرت، اتبار امام زمان (عج) مدعيان دروغين ، و.. از اين دست هستند در اين كتاب به این طیف از شبهات پاسخ داده است . مدير بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود(عج) شعبه خراسان رضوي تصريح كرد: از ویژگی های اين اثر این است که ، در حد توان سعي شده تا براي خنثي كردن توطئه ها و پاسخگويي به شبهات دشمنان، از منابع معتبر بهره گيري شود كه براي طلاب و دانشجويان و همه طالبان حقيقت سودمند باشد . وي افزود: براي علاقه مندان به پژوهش و تحقيق دقيق تر و بيشتر در پايان هر پاسخي منابعي معتبر معرفي شده است همچنين حدود سي پايگاه و مركز تخصصي پاسخ به شبهات در انتهاي كتاب آمده است . وي خاطر نشان كرد: اين كتاب در 240 صفحه در شمارگان دو هزار جلد منتشر شده است. علاقه مندان براي تهيه اين كتاب مي توانند با 30 درصد تخفيف به يكي از شعب بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود(عج) در مراكز استان هاي كشور مراجعه نمايند. همچنين در مشهد مي توانيد به آدرس چهارطبقه، بلوار مدرس ، بين مدرس 8و10، طبقه اول و پنجم بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود(عج) شعبه خراسان رضوي مراجعه نمايند.
ثبت نام عمره طلاب و روحانیون از فردا آغاز می شود
به گزارش خبرگزاری حوزه، طلاب و روحانيون سراسر کشور متقاضی سفر به سرزمین وحی، به استثنای حوزویان استان های خراسان و اصفهان (به غیر از کاشان)، میتوانند در صورت دارا بودن حداقل اتمام پايه 2 و اشتغال در پايه3، داشتن پرونده تحصيلي، در مرکز مديريت حوزه هاي علميه و پيشرفت تحصيلي طبق مقررات، عدم سابقه تشرف به عمره مفرده با سهميه مراکز حوزوي یا نهادها و داشتن گذرنامه معتبر که از ابتدا بهمن ماه 1392 داراي 10 ماه اعتبار باشد، از فردا پنجم تا 17 دی ماه، از طریق سامانه «نجما» معاونت امور طلاب و دانش آموختگان حوزههای علمیه به نشانی اینترنتی Najma.howzeh.org اقدام به ثبت نام نمایند. بر اساس اعلام ستاد عمره و عتبات طلاب و روحانیون، اعزام به صورت کاروان ويژه مجردی بوده و زمان آن از طرف این ستاد تعيين و اعلام خواهد شد؛ هزينه عمره نیز بر اساس درجه کاروان اعلامی از سوي سازمان حج و زيارت تعيين ميگردد. بر پایه این گزارش، اسامي منتخبين اعزام از طريق پيام کوتاه تا 30 دی ماه اعلام خواهد شد و در صورت ثبت نام بيش از سهميه هر استان، افراد اعزامي با قرعه انتخاب میشوند. طلاب و روحانیون میتوانند در صورت نياز به کسب اطلاعات بیشتر، با شماره تلفن 09390052734 تماس حاصل نمایند.
با فراگیر شدن فرهنگ مادی در سده های اخیر، متفكرین مادی در شرق و غرب عالم تلاش نموده اند تا هنجارها و ارزش های فردی را بر مبنای اصول مادی گرایی طراحی نمایند. بر این اساس و با اشاعه حس منفعت پرستی و خودخواهی، هر كس به فكر توسعه حیطه تسلط خود كشیده شده، بدون اینكه كوچكترین دغدغه ای در رابطه با حق و باطل به ذهن و اندیشه خود راه دهد، در این شرایط دیگر مهم نیست كه مایملك از كجا حاصل شده و یا در چه زمینه ای صرف می گردد، بلكه یگانه هدف این سبك زندگی! جلوه گری ظاهری و رخ نمایی مادی است.
در قالب این فرهنگ منحط است كه امروزه مشاهده می گردد مصرف گرایی به عنصر اصلی حیات اجتماعی در جوامع مختلف تبدیل گردیده است و تنوع طلبی در زندگی، به تمامی امور كشانده شده است؛ همه مصرف می كنند و بدور می ریزند، همه در پی ایجاد لذتی جدیدند و تنها جلوه های مادی حیات اجتماعی است كه اهمیت می یابد.
در این فرهنگ، اصالت با جسم انسان است و اثری از روح وجود نداشته و یا در حد روان تقلیل می یابد، بر اساس این نگاهِ انسان شناسانه، غایت حیات در این فرهنگ، بدست آوردن بیشترین لذت مادی در كنار كمترین درد و الم است. زندگی در این چارچوب، معنایی جز مصرف گرایی و دل بستن به حیات حیوانی نداشته و اهداف فرد، در غایات كوتاه مدت مادی خلاصه گردیده و از این منظر، فرش جای عرش را می گیرد.
بنابراین، جلوه های مادی و جلوه گری های فردی و اجتماعی، عنصر اصلی تحریك كننده افراد برای تكاپو و تلاش می باشد.
در مقابل این فرهنگ منحط، می توان از اندیشه ای متعالی صحبت كرد كه در آن، انسان به عنوان موجودی دو بعدی فرض می گردد كه مركب از روح و جسم است، طبیعتا وقتی انسان متشکل از جسم و روح بود، لذات هم باید بر اساس لحاظ کردن این دو ساحت تعریف گردند، مثلا لذات مادی انقدر ارزش دارند که به روح آسیب وارد نکنند و لذات روحانی باید ضمن ملاحظه وضعیت جسم تعریف شوند و از این روست كه غایت زندگی در این فرهنگ، متفاوت از فرهنگ مادی می باشد.
با توجه به آنچه از مختصات فرهنگ الهی گفته شد، هر چند ظاهر و جلوه های بیرونی زندگی افراد نیز در چارچوب خود دارای ارزش و احترام است، اما آنچه از حسن ذاتی برخوردار است و انگیزه حركت فرد در این فرهنگ را فراهم می آورد، شكوه معنوی و عظمتی است كه روح انسان را فرا گرفته و او را از فرش جدا كرده و به عرش می رساند.
ترویج و تبلیغ این فرهنگ متعالی، در دنیایی كه افراد سعی می کنند با استفاده از اشیاء و پوشش و طبقه اجتماعی، برتری خانوادگی خود را به دیگران نشان بدهند و به تعبیر دیگر، افراد، اسیر اموالِ خود شده اند تا برتری خودشان را به دیگران بنمایانند و کمبودهایشان را جبران کنند، می تواند راهگشای بسیاری از مشكلات جوامع امروزی باشد و بشر را از فروافتادن در پرتگاه سقوط و انحراف برهاند.
تفاوت جلوه های مادی و شكوه معنوی را می توان در شرح حال بزرگان دین و مردان عرصه علم و عمل، در برخورد با سیاستمداران و پادشاهان روزگار خود بخوبی مشاهده نمود، كه چگونه اذهان را متوجه خویش نموده و همه را به كرنش واداشته اند. « در سنه 1287 ناصرالدین شاه به زیارت عتبات مقدسه به عراق مشرف شد. موقعى كه به زیارت كربلا عزم كرد، … [برخی] تا مسیب به استقبال آمدند، شاه در حالى كه سواره به حضور مستقبلین مى رسید، سلام مى كرد و نیز وقتى كه به نجف اشرف مشرف شد، … [از نجف] به استقبال شاه آمدند تا سه فرسخى نجف، شاه به همه سلام كرد تا وارد شهر شد، همه به دیدن آمدند جز مرحوم میرزاى شیرازى كه نه به استقبال آمد و نه به دیدار شاه اقدام كرد، شاه به هر كدام از علماى شهر مقدارى پول به عنوان هدیه ارسال كرد و براى میرزاى شیرازى هم مبلغى فرستاد، ولى میرزا آن پول را رد كرد، پس شاه، وزیر خود، حسن خان را به حضور میرزا روانه كرد كه بلكه بتواند میرزا را راضى كند كه به دیدن شاه تشریف بیاورند. وزیر وقتى به حضور میرزا رسید و از او خواهش كرد كه با شاه ملاقات نماید، میرزا قبول نكرد، پس وزیر عرض كرد این غیرممكن است كه شاه به عراق بیاید و با شما ملاقات نكرده به ایران مراجعت كند، پس اگر شما حاضر نشوید كه به حضور شاه تشریف بیاورید، اجازه بدهید شاه به خدمت شما بیایند.
میرزا فرمود من یك آدم درویش هستم، مرا با شاهان چه کار، ولى وزیر دست بردار نشد و اصرار زیاد مى كرد كه به هر وسیله ممكن ملاقات حاصل گردد. در اثر پافشارى و اصرار وزیر، میرزا فرمود به شاه بگو به قصد زیارت به حرم بیاید، من هم به قصد زیارت حضرت امیرالمۆمنین – علیه السلام - به حرم مشرف مى شوم، در ضمن، آنجا ملاقات حاصل مى گردد.
پس شاه راضى شده، به حرم مشرف شد، دید میرزا هم در حرم است، به نزد میرزا آمد سلام كرد، عرض كرد زیارت نامه را بلند بخوانید كه من هم بخوانم ، پس میرزا زیارت امیرالمۆمنین – علیه السلام - را مى خواند و شاه به تبعیت میرزا زیارت مى خواند و به این ترتیب ملاقات انجام گرفت ، از همدیگر جدا شدند.
میرزا بواسطه متانت و شكوه و جلالت و عفت نفس و حفظ مقام علم و مرجعیت و تسلیم نگشتن در برابر شخصیت هاى مادى، محبوبیت فوق العاده پیدا كرد.»(1)
پی نوشتها:
1. سید محسن امین عاملی، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف، ج 5، ص 304
منبع:کتاب اعیان الشیعه
صمت یعنی سکوت. حرف هایی که فایده ندارد، نزن.
روایت شده است که در جنگ احد، یکی از اصحاب پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) پسری داشت که شهید شد، و آن پسر از گرسنگی سنگی را به شالی بسته و به شکم خود محکم بسته بود (تا کمتر احساس ضعف و گرسنگی کند) و چون مادر بر شهادت او مطلع شد، بر بالین او آمده و نشست و خاک از رخسار او پاک می کرد و می گفت: ای پسرم! بهشت بر تو گوارا باد.
حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) فرمودند: تو چه می دانی که می گویی بهشت بر او گوارا باد (شاید اهل بهشت نباشد). شاید عادت به سخنان بی فایده داشته است.
خداوند متعال می فرماید: «ما یَلفِظُ مِن قَولٍ إلا لَدَیهِ رَقیبٌ عَتِیدٌ»؛ هیچ کلامی از دهان شما بیرون نمی آید، مگر این که نگهبانی آماده است و آن را ضبط می کند.
نقل می کنند: طلبه ای از دنیا رفت، چون او را در خواب دیدند، پرسیدند: حالت چطور است. او گفت: مواظب اعمال و گفته های خود باشید؛ زیرا حساب و کتاب خدا بسیار دقیق است.
یک روز که باران می بارید، من گفتم: به به عجب باران به موقعی! هنوز سر آن یک جمله گرفتارم و به من می گویند: مگر ما باران بی موقع هم داشته ایم؟
حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: «ایّاکَ وَ فُضُولَ الکَلامِ فَإنَّه یُظهِرُ مِن عُیُوبِکَ ما بَطَنَ وَ یُحَرِّکُ عَلَیکَ مِن أَعدائِکَ ما سَکَنَ»؛ از حرف زائد و بیهوده دوری کن؛ چرا که عیوب پنهان تو را آشکار می کند و دشمنان تو را، که با تو کاری ندارند، بر علیه تو تحریک می کند.
وقتی ما طلبه بودیم، همین که چند نفر جمع می شدیم، هم مباحثم مرحوم حاج شیخ محمود تحریری مفاتیح را دست یکی از رفقا که صدای خوبی داشت، می داد و می گفت: از مناجات خمسه عشر بخوان. این مناجات باعث می شد که از سخنان بیهوده خودداری کنیم.
شخصی نزد آیت الله العظمی سید احمد خوانساری (ره) آمد و یک ساعت با آقا صحبت کرد. آقا فقط با یک بله جواب او را دادند.بعضی علوم هستند که جز از راه سکوت نمی شود به آن ها رسید.
غرض این که حرف های زائد را از کلامت خارج کن و هر حرفی را که نمی دانی، نگو و آن چه را هم می دانی، همه اش را نگو. و ضمنا به هر کس هم نگو.
مخفی نماند که سخن گفتن بی فایده وقتی است که سخنی بگویی که اگر آن را نگویی، ضرری به دین و دنیای تو نمی رسد و گفتن آن نیز نفعی برای هیچ کس نداشته باشد.
منبع: کتاب آداب الطلاب
بسم الله الرحمن الرحیم
بر مرکب إرادت ( سیره اولیای الهی در زیارت سیدالشهدا علیه السلام با پای پیاده )
آنچه در راه طلب خسته نگردد هرگز پای پر آبله و بادیه پیمای من است
در كتاب «إقبال»، سيّد بن طاووس با إسنادش به أبىجعفر طوسى، و او با إسنادش به امام حسن عسكرى عليه السّلام روايت مىكند كه آن حضرت فرمودند:
(نشانههاى مؤمن پنج چيز است: اوّل: نماز پنجاه و يك ركعت (واجب و نافله در طول شبانه روز). دوّم: زيارة اربعين حضرت سيّدالشّهداء عليه السّلام. سوّم: انگشتر در دست راست نمودن. چهارم: پيشانى بر خاك گذاردن. پنجم:بلند گفتن بسمالله الرّحمن الرّحيم در نمازهاى جهريّه (صبح، مغرب و عشاء)
فرا رسیدن اربعین شهادت سید و سالار شهیدان، سرور آزاگان جهان، چهلمین روز وداع خونین حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) و یاران باوفایش، به تمامی دوستان اهل دل و ارجمند تسلیت و تعزیت عرض نموده و امیدواريم كه سوگواری های یكایك شما عزیزان مورد قبول حضرت حق قرار گیرد.
اربعین حسینی، جویبار همیشه جاری عاشورا، روز شهادت حماسه سازان و اربعین، روز زیارت مرقد عاشورا سازان است. عاشورا، خروش خون حسین(علیه السلام) است و اربعین، پژواک این فریاد ظلم شکن است.
عاشورا و اربعین، نقطه ابتدا و انتهای عشق نیست؛ بلکه چله عارفانه تشیع سرخ علوی است.
عاشورا تا اربعین، نقطه اوج عشق حسینی است و در این چهل روز، حسین(علیه السلام) تنها سخن محافل است تا در طول عمر انسان، بهانه بیداری و ظلمستیزی باشد.
عاشورا، زمانه خون و ایثار است و اربعین، بهانه تبلیغ و پیمان. در عاشورا، حسین(علیه السلام) با تاریخْ سخن گفت و در اربعین، تاریخ پای درس حسین(علیه السلام) نشست.
عاشورا روز کشت “خون خدا” در کویر جامعه ظلم زده است و اربعین، آغاز برداشت نخستین ثمره آن.
آری، اربعینْ فرصتی برای اعلام همبستگی با عاشوراست. هر اربعین حسینی، قاصد حماسه ای ماندگار، پیامدار استعلای ایمان، نشانهای از شکوه عشق، و برگ همیشه سبزی بر درخت هماره سرخ شهادت است.
اربعین یک واژه نیست؛ کتابی قطور و پرماجراست. کتابی که گذر زمان و حادثههای زمین، هرگز نمیتواند نوشتههای آن را محو کند و البته کهنگی در آن راه ندارد.
اربعین، هنرنامه مصوّر آرمان گرایی و حق یاوری است.
اربعین، نشانهای بر اعتلای دین و بالندگی زمزمه های دعا و تلاوت قرآن در شب عاشورای حسینی است.
اربعین، صدای عدالت و صداقت، و شاخههای درخت آزادگی است که از خاک کربلا روییده و تا ژرفای روزها و روزگاران ریشه دوانیده است.
اربعین، جویبار همیشه جاری و سرخ تاریخ، و جوشش چشمههای خون خداوند از چهار سوی عالَم است.
عبداللّه بن زراره مى گويد: از حضرت ابو عبداللّه علیه السلام شنيدم كه مى فرمودند: در روز قيامت براى زوّار حسين بن على علیه السلام بر ساير مردم فضيلت و برترى مى باشد. عرض كردم ، فضيلتشان چيست ؟ حضرت فرمودند: پيش از ديگران و چهل سال قبل از آنها به بهشت داخل مى شوند در حالى كه مردم در حساب و موقف مى باشند (ترجمه كامل الزيارات ص 449)
يكي از مسائل مهم امروز جامعه ما، وجود سبك هاي مختلف زندگي است كه جامعه را دچار مشكل كرده است. از اين رو، ضرورت ايجاد و معرفي يك سبك زندگي مناسب به جامعه و همه جوامع انساني حائزاهميت بسيار است.
در بخش قبلی نوشتار، به حکایاتی از سلوک آخوند خراسانی اشاره شد و دیدیم که ایشان، بخصوص با وجود اختلاف نظرها که گاهی بین عوام و حتی بعضی از خواص باعث کدورت ها و برخوردهای ناروا می شود، در برخورد با دیگران، این امور را دخالت نمی دادند. در این بخش، حکایات بیشتری از این سنخ را با هم مرور می کنیم.
اختلاف نظر در مسائل فقهی و سیاسی که حتی گاه کار را به اختلاف در برخی مسائل عقیدتی و کلامی هم میکشاند، مانع همدلی و یگانگی نمیشد:
آیتالله سید هبةالدین شهرستانی نقل فرمودند: «روزی در بیرونی منزل آخوند در نجف، در خدمت ایشان نشسته بودیم و این در ایامی بود كه نهضت مشروطیت در ایران شروع شده بود و مابین علما افتراق افتاده بود.
آن روز، سیدی به منزل آخوند آمد و به ایشان عرض كرد: من مقلد آیتالله سید كاظم یزدی هستم و می خواهم با فلان شخص، فلان معامله را بكنم و مهر و امضا و اجازه سید كاظم یزدی را برای خریدار بردهام، ولی چون خریدار مقلّد شماست، قبول نكرد و به من می گوید: برو و اجازه آخوند را بیاور. استاد ما، آخوند، حرف او را قطع كرد و فرمود: برو از قول من به او بگو آخوند گفت: اگر تو واقعاً مقلد من هستی، باید مهر و امضای آقای سید كاظم یزدی را روی سرت بگذاری و فوری اطاعت بكنی». [1]
گفتنی است، سید محمدکاظم یزدی، صاحب عروةالوثقی از مخالفان مشروطه بود و یارانش آخوند را به واسطه مشروطهخواهی، بسیار ملامت میکردند.
حکایت زیر، اوج اخلاص و وارستگی آخوند را نشان میدهد و به اندازهای گویاست که از هرگونه توضیح بینیاز است:
…
xt-align: center;">
mso-bidi-language: FA;" lang="FA">حضرت خون خدا مولای من آقا سلام
در عزایت اشک چشمانم نمی گردد تمام
آه !ای خورشید روی سوار نی بی نظیر
روز و شب من از خودم می پرسم این پرسش مدام
روز عاشورا اگر بودم در آن دشت بلا
یار حق بودم و یا باطل نمی دانم کدام
شد ولی ذکر دلم یا لیتنی کنت و معک
چون که بیش از جان شما را دوست می دارم امام
می شود هرساله تکرار این مه خونبار عشق
تا بگوید از زبان تو به دنیا این کلام
کربلا تنها قیام سال 61 نبود
تا قیامت هست بیعت با ستمکاران حرام
یاری دین خدا در هر زمانی واجب است
راه خونین شهادت همچنان دارد دوام
عقل گفت در ترجمان کل ارض نینوا
وسعت داغ حسین اصلا نمی گردد تمام
شاعر فاطمه مرادی طلبه پایه چهارم مدرسه علمیه الزهرا(سلام الله علیها) اراک