از هشدار آیتالله بهجت به مدعی عرفان تا ماجرای یک سبد دعا
از هشدار آیتالله بهجت به مدعی عرفان تا ماجرای یک سبد دعا
در محله نیروگاه قم؛ اهالی 20 متری امام حسین(علیه السلام) چهره مردمی و محبوب آیت الله نورمحمدی را بهخوبی میشناسند؛ سالهاست که کمالات معنوی و اخلاقی استاد را دیدهاند.
عالمی از سرزمین نجفآباد که در نجف به تحصیل معارف نمود و سالها در محضر بزرگانی چون مرحوم آیتالله العظمی خویی و اهل معارفی چون مرحوم سید هاشم حداد (ره) به خوشهچینی پرداخت؛ استاد پس از مراجعه از نجف به قم آمدند و سالها در مجالس انس مرحوم آیتالله بهجت نیز حضور داشت.
سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری حوزه به مناسبت سالگرد رحلت بهجت عارفان به محضر آیتالله نور محمدی رسید و نَمی از دریای خاطرات این فقیه فقید را به دوستداران اخلاق و معنویت تقدیم میکند.
* آشنایی شما با آیتالله بهجت به چه زمانی برمیگردد؟
بسم الله الرحمن الرحیم.
بنده حدود چهار سال قبل از اعلام مرجعیت مرحوم آیتالله بهجت، ارتباط و به منزل ایشان رفتوآمد داشتم. در آن زمان به دلیل عدم مشغله مرجعیت، فراغت بال بیشتری داشتند و مجالس انس ایشان بسیار روحانی و سازنده بود.
غالباً داستانهایی از علمای گذشته یا مسائل فقهی بیان میکردند. مطلب مهم در مورد ایشان این بود که در طول این مدت بههیچعنوان عملی یا قولی که زننده باشد یا درخواستی که بوی توهین بدهد؛ ندیدم و این خیلی عجیب است. چراکه حتی اشخاص ظاهرالصلاح نیز ممکن است در طول مدت مصاحبت با دیگران لغزشی از آنها سر بزند اما ایشان اینگونه نبودند.
* ویژگی منحصر به فرد ایشان را چه میدانید؟
تمام کارهای آقای بهجت اعم از سکوت و کلامش، برخورد و تواضعش؛ فروتنی و زهدش؛ نظم و ترتیبش؛ همه و همه برای دیگران درسآموز و سازنده بود. بهجز خوبی و تواضع به تمام معنا به عنوان یک عالم با عمل، چیزدیگری مشاهده نکردم.
* ویژگی منحصر به فرد آقا را چه میدانید؟
بسیار بیادعا بودند. در نجف اشرف هنوز مرحوم آیتالله بهجت را ندیده بودم، مرحوم حاج شیخ عباس قوچانی(ره) که از شاگردان مرحوم قاضی و به قول برخی وصی ایشان هم بوده نقل میکردند: “آقای بهجت به مجلس مرحوم آقای قاضی میآمدند، از ایشان معارف و علوم عرفانی را فرا میگرفتند و در دورههای اول درس آیتالله خوئی(ره) حاضر میشدند. ایشان در مدرسه آقا سید کاظم یزدی حجره داشتند، صبح به درس میرفتند و بعد از اتمام درس به حجره برمیگشتند و جالب اینکه تا روز بعد بیرون نمیآمدند. تا این حد مواظب کارشان و عزلت و عبادت و ذکرشان بودند. در این مدت حتی یک کلمه از خودشان تعریف نکرده و مدعی چیزی نشدند. از کراماتشان صحبتی به میان نیاوردند و از تمام جهات وارسته و زاهد و بیآلایش و بیهوا و هوس بودند.
* کمالاتی که در آیتالله بهجت(ره) قابلمشاهده بود را چگونه توصیف میتوان کرد؟
اگر یک انسان ،منزه و مهذب از صفات نفسانی نشده باشد، در طول زمان ظهور و بروز میکند. انسانی که خودساخته نباشد، بعد از مدتی اگر جایی برخورد ناملایمی دید؛ قوه غضبیه او شعلهور میشود و حالت منیت او گل میکند. اما انسانی که خودش را ساخته از همین استمرار زمان که بنده با ایشان مصاحبت داشتم و هیچچیزی جز خوبی ندیدم دلیل بر کمال و مهذب بودن ظاهر و باطن و به تمام جهات ایشان است.
* مرحوم آیت الله بهجت(ره) در کسب کمالات اخلاقی و عرفانی طالبان این معارف و طلاب علوم دینی را بیشتر به چه نکتهای توجه میدادند؟
بسیار به تحصیل علم و کسب کمالات علمی و اخلاقی توصیه میکردند و از رکود تحصیلی تأسف میخوردند، یکوقتی این جمله را فرمودند ؛ تبریز آنقدر علمای صاحبکمال داشت که طلاب آنجا احتیاج به قم آمدن و نجف رفتن نداشتند و علمای تبریز برای طلاب آن حوزه کافی بودند. طلاب را به تحصیل علم و کمال تشویق میکردند.
* اگر بخواهیم در مسیر اهلبیت(ع) و شاگردان این خاندان امثال آیتالله بهجت و دیگر بندگان صالح خدا قدمی برداریم باید چگونه عمل کنیم؟
انسان اگر میخواهد در مسیر مرحوم آیتالله بهجت حرکت کند؛ باید به وظایف خودش بر طبق شریعت بهخوبی عمل نماید. این توصیه هر عالم و مبلغ و توصیه ائمه علیهمالسلام است که انسان به شریعت عمل کند، چلهنشینی و اوراد ،مربوط به زمانی است که انسان استاد کاملی پیداکرده، قابلیت او را ببیند و از دستور او نتیجه حاصل شود. البته استثنائاتی هست که همهجا به دست نمیآید و پیدا نمیشود.
کتاب “منیه المرید” برای طلاب بهترین کتاب است که از قول مرحوم میرزای شیرازی، صاحب فتوای تنباکو نوشتهاند، “چقدر سزاوار است که اهل علم متخلق و مهذب شوند به آداب این کتاب". بنابراین سزاوار است که در تمام مدارس، مطالب این کتاب گفتگو و بر طبق آن عمل بشود؛ همچنین کتاب “زاد السالک” عالم عارف عظیم الشان مرحوم فیض کاشانی مورد توجه قرار بگیرد چراکه ایشان با آن سعه علمی و اطلاعات عمیق از مجموعه آیات و روایات 25 امر را استخراج کرده است و به آن توصیه نموده است. رعایت همین مسائل است که اگر انسان عمل کند، بهحسب قابلیت و نیت او استعدادش به درجات عالیه میرسد.