هجوم خاموش
بسم الله الرحمن الرحیم
هجوم خاموش ( آسیب های گرایش به ماهواره در خانواده )
امروزه بیش از هر چیز کیان خانواده به عنوان اصلی ترین کانون تربیت و پرورش کودک و نوجوان مورد آماج تیرهای مسموم و آفت زای بیگانگان و دشمنان اسلام و انسانیت و بشریت قرار گرفته است گویی که دریافته اند با تزلزل خانواده نقشه شوم خود را عملی و به سیاست تهاجم گونه خود بر تخریب شخصیت مخصوصا جوانان نزدیک می شوند همان حقیقتی که قرآن وقتی از آن یاد می کند بالاترین و شدیدترین عتاب ها را به آن متوجه می دارد و می فرماید:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ (التحريم : 6)
(اى مؤمنان و کسانی که مسولیت تربیت فرزندان را بر عهده دارید! مراقب خود و خانواده خود باشید و در امر تربیت ایشان کوتاهی نکنید و آنها را از آتشى كه هيزم آن انسان ها و سنگ ها است حفظ كنيد که بر آن دوزخ فرشتگانى خشن و سختگير گمارده شدهاند كه از آنچه خدا به آنان دستور داده سرپيچى نمىكنند، و آنچه را به آن مأمورند، همواره انجام مىدهند )
بسم الله الرحمن الرحیم
هجوم خاموش ( آسیب های گرایش به ماهواره در خانواده ) حجة الاسلام محمد شاهرخ
امروزه بیش از هر چیز کیان خانواده به عنوان اصلی ترین کانون تربیت و پرورش کودک و نوجوان مورد آماج تیرهای مسموم و آفت زای بیگانگان و دشمنان اسلام و انسانیت و بشریت قرار گرفته است گویی که دریافته اند با تزلزل خانواده نقشه شوم خود را عملی و به سیاست تهاجم گونه خود بر تخریب شخصیت مخصوصا جوانان نزدیک می شوند همان حقیقتی که قرآن وقتی از آن یاد می کند بالاترین و شدیدترین عتاب ها را به آن متوجه می دارد و می فرماید:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ (التحريم : 6)
(اى مؤمنان و کسانی که مسولیت تربیت فرزندان را بر عهده دارید! مراقب خود و خانواده خود باشید و در امر تربیت ایشان کوتاهی نکنید و آنها را از آتشى كه هيزم آن انسان ها و سنگ ها است حفظ كنيد که بر آن دوزخ فرشتگانى خشن و سختگير گمارده شدهاند كه از آنچه خدا به آنان دستور داده سرپيچى نمىكنند، و آنچه را به آن مأمورند، همواره انجام مىدهند )
بدون شک، غرب به موازات کسب توانایی ها و اقتدار سرشار مادی و تکنیکی، در عرصه رشد و تربیت معنوی و تحصیل مکارم اخلاق، شدیداً به انحطاط گراییده است و پیشرفت او در صنعت به پسرفت او در معنویت مبدل شده است.
اقبال لاهوری، اندیشمند پاکستانی، سال ها پیش خطاب به تمدن غرب، چنین سروده است:
عجب این نیست که اعجاز مسیحا داری عجب این است که بیمار تو بیمارتر است
دانش اندوخته ای، دل ز کف انداخته ای آه از آن نقد گران مایه که درباخته ای
مطمئنا عصری که در آن قرار داریم، عصر ارتباطات و عصر سلطه پدیده رسانه بر زندگی انسان هاست.بی گمان برنامه های رادیویی و تلویزیونی موفق گشته اند افکار و عقاید انسان های بی شماری را دستخوش تغییر سازند. تمدن منحط غرب برای ترویج سکولاریسم اقدام به تأسیس هزاران شبکه رادیویی و تلویزیونی کرده است که به صورت شبانه روزی برنامه های گوناگونی را با این هدف پخش می کنند.
یکی از ابزارهایی که فرهنگ ها و تمدن ها و از جمله فرهنگ اصیل اسلامی را به چالش جدّی کشانده، ماهواره است که با هدف تهاجم فرهنگی به دیگر کشورها در عرصه رسانه ها، جایی برای خود باز کرده است.
یکی از مهمترین اهداف این رسانه که به راحتی در میان خانه ها راه پیدا کرد و کم کم به عنوان یکی از اعضای خانواده در آمده به حدی که امروزه زیاد می شنویم که گفته می شود ما بدون ماهواره نمی توانیم سر کنیم، تخریب و تزلزل خانواده و فرو ریختن پایه های تربیت و سلامت در یک جامعه است که متاسفانه مقصر این امر را باید خود مدیران خانه یعنی پدران و مادران دانست که وقتی با آنان در این مقوله صحبت می شود با توجیهات گوناگون قصد در مبرا دانستن خود و به بهانه صرفا تماشای برنامه های مفید منکر مفاسد آن می شوند غافل از اینکه در این خانه کودک و یا نوجوانی است که دارد با پرده دری و بی حیای حاصل از تماشای برنامه های حتی مفید ماهواره تربیت می شود و فقط با جملاتی مثل اینکه بچه است نمی فهمد از کنار این قضیه به آسانی عبور می کنند و نمی دانند که روح این طفل در یک فضای مسموم در حال استنشاق گازهای سمی و مهلک است و غافل از اینکه برنامه سازان این رسانه ها اصلا با چه هدفی به ساخت و تولید چنین برنامه هایی دست می زنند.
چه زیبا فرموده است رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله : كَيْفَ بِكُمْ إِذَا رَأَيْتُمُ الْمَعْرُوفَ مُنْكَراً وَ الْمُنْكَرَ مَعْرُوفا. ( الكافي؛ ج 5 ص 59 )
(چه می شود شما را، آن گاه که ناپسند را پسندیده می شمارید و بد را خوب می بینید)
یک زمانی فدارکاری والدین مخصوصا مادر را در این معنا می کردند که حتی لقمه را از دهانش گرفته و به کام کودک و نوزداش می گذارد اما چه اتفاقی افتاده که امروزه متاسفانه همین مادر راضی و حاضر نیست به خاطر سلامت روحی و رواین فرزندش دست از خاسته خودش و تماشای برنامه های ماهواره ای بردارد و شرایط خانه را برای تربیت یک طفل معصوم آماده و سالم نگه دارد؟
اگر همین مقدار تاثیر ماهواره نیست پس تاثیر چیست؟ و وقتی قبول کردیم که هست چرا در مقام برخورد با آن نیستیم؟
بیشتر خانواده هایی که دچار ناهنجاری های رفتاری و حتی گفتاری فرزندانشان شده اند خانواده هایی است که در منزل بدون هیچگونه فیلتری از ماهواره استفاده می کنند
عزیزان نمی شود در خانه ای که ماهواره هست توقع تربیت دینی و مثبت و سالم یک فرزند را در دل داشت
دنیا و تمام جاذبه هایش همراه با نفس و تمام کشش هایش کافیست برای تخریب شخصیت و هلاکت و گمراهی یک فرد دیگر نیازی به تحریک و عوامل بیرونی نیست در حالیکه ماهواره وسیله ایست که این اثر را هزاران برابر می کند.
البته ما منکر جهات مثبت و مفید چنین وسیله ای نیستیم اما منصفانه و بر اساس آمار قطعی این سوال است که حتی در کشورهای پیشرفته و سکولار و آزاد کدام قسم از برنامه های ماهواره بیشتر مورد درخواست و مطالبه عمومی است؟
و تولیدکنندگان و سازندگان و گردانندگان چنین برنامه هایی با چه نیتی دست به تولید می زنند؟
بیشتر شبکه های فارسی زبان ماهواره ای، در یک تقسیم بندی معمول، به شبکه های سیاسی و غیر سیاسی تقسیم می شوند که بر اساس تحقیقات به عمل آمده تمامی این شبکه ها، با وجود هدف ها و سلیقه های گوناگون، در هجوم به مبانی دینی به طور جدی اشتراک دارند و هر کدام با مأموریتی خاص به مقابله با اسلام برخاسته اند. این هجوم چه آرام و چه خاموش آغاز شده باشد، اکنون شکل وسیع و جدی تری یافته است و بسیار حساب شده، اصول و پایه های اعتقادی مردم را هدف قرار داده و با دقت ماهرانه ای تمام گروه های مختلف جامعه را در برگرفته است.
ابتدا چنین به نظر می رسید که پیشرفت رسانه های ماهواره ای مطلقاً و بی قید و شرط، پدیده ای مطلوب است و برای تحقق دهکده جهانی، ضرورت تام دارد، حال آنکه در تجربه کوتاه و چندین ساله، معلوم شد که بسیاری از پی آمدهای سوء این پدیده، از حیث فرهنگی آسیب زاست.
آلوین تافلر، نویسنده و منتقد اجتماعی، می نویسد: تکنولوژی ماهواره ای و دیگر رسانه های جدید، فرهنگ های ملی را از هم می پاشاند…
الگوگزینی نوجوانان و جوانان از رسانه های تصویری در دهه های اخیر توجه پژوهش گران روان شناسی را به خود جلب کرده است. طبق آمار، در سال 1377 از جمعیت 67میلیونی کشور، حدود 35 درصد نوجوانان و جوانان به تلویزیون ماهواره ای دسترسی داشتند و روزانه بین 2 تا 3 ساعت برنامه های این تلویزیون را تماشا می کردند. بالاترین میزان بهره مندی، روزانه 5/4 ساعت و پایین ترین آن روزانه 1 ساعت برآورد شده است.
اما نکته در این است که با وجود اینکه برنامه های ماهواره ای محتوای علمی و آموزنده نیز دارند، امروزه بیشتر جوانان ماهواره را برای استفاده از برنامه های علمی آن انتخاب نمی کنند و بیشتر تمایل به دیدن برنامه هایی دارند که آنها را در برنامه های داخل کشور نمی یابند و در واقع به خاطر برنامه های مبتذل و مستهجن، از ماهواره استفاده می کنند که زمینه انحراف و سقوط اخلاقی در این برنامه ها برای قشر جوان بسیار زیاد است.
حال اگر بخواهیم آسیب های ماهواره را در بستر خانواده در فهرستی بیان کنیم به قبیل این موضوعات می رسیم که :
1. ترویج خانوادههای بیقید در برابر خانوادههای سنتی
خانوادههای مورد نظر این شبکهها نباید در بند قواعد سنتی خانواده باشند؛ به ویژه سنتهایی که ریشۀ دینی دارد. به عنوان مثال خوب است به چند نکتۀ مبتلا به اشاره کنم.
این که در خانوادهای پوشش مادر و خواهر در مقابل فرزندان پسر خود حساب شده باشد، مطلوب است. واقعاً نباید به این بهانه که مادر و خواهر از محارم هستند، در مقابل پسر خانواده هر طور که میخواهند بگردند. اگر غرب بتواند در محیط خانه تعریف خودساختهای از عفاف ارائه دهد، میتواند سد عفاف را در محیط جامعه هم به راحتی بشکند. به همین دلیل هم در سریالها، فیلمها و حتی برنامههای کارشناسی تعریف جدیدی را از این مسأله ارائه میدهد. بنده به جهت رعایت عفت کلام برخی از حرفها را نمیتوانم به صراحت بیان کنم؛ اما همین قدر بگویم که در ما در برخی از خانوادهها با این معضل روبرو هستیم که پسر خانواده از ناحیۀ مادر و خواهر خود تحریک جنسی میشود؛ نه این که مادر و خواهر عمدی در این قصه داشته باشند؛ اما با پذیرش تدریجی فرهنگی که این شبکههای ماهوارهای از پوشش خانوادگی ارائه دادهاند، بدون این خودشان بدانند، از عوامل تحریک جنسی پسر خانواده شدند. حالا مشکلات بعدی را ما در مشاورهها میشنویم. همین مادر و خواهر آمدهاند مشاوره و میگویند پسرمان یا برادرمان در برخی از مواقع مثل خوابیدن یا خداحافظی و استقبال وقتی با هم دست و روبوسی میکنیم حرکات غیرمتعارفی انجام میدهد.
قطعا و بدون تعارف باید گفت که یکی از قلههایی که برخی از شبکههای ماهوارهای نشانه گرفتهاند، قبح زدایی از روابط نامشروع در میان محارم به ویژه خواهر و برادر است.
در خانوادههای سنتی پدر و مادر از جایگاه ویژهای برخوردار هستند. جایگاه ویژۀ پدر و مادر به صورت طبیعی مانع بسیاری از انحرافات است. وقتی فرزند در تصمیمهای خود به نظر پدر و مادر هم توجه میکند و در کارهایی که میخواهد انجام دهد از والدین خود اجازه میگیرد و در یک کلام خودسر نیست، راه برای تن دادن به کارهایی که نهاد خانواده را تحت الشعاع خود قرار میدهد تنگ میشود؛ اما در شبکههای ماهوارهای یکی از اصلیترین کارها خارج کردن پدر و مادر از محوریت خانواده و معرفی آنها در اندازۀ زمینهساز تولد است؛ یعنی پدر و مادر کسانی هستند که به جهت قانون طبیعت زمینهساز تولد فرزند هستند و باز هم به جهت همین قانون طبیعت باید تا مدتی که فرزند توانایی مراقبت از خویش و پاسخ به نیازهای روزمرۀ خود را ندارد، از او مراقبت کنند؛ اما وقتی که فرزند از آب و گل درآمد، پدر در حد یک کارگر برای تأمین مخارج و مادر هم در حد یک خادم برای انجام وظایفی مانند آشپزی و رخت شستن و اتو کشیدن و … پایین میآید. در این خانواده پدر و مادر نقشی در تربیت فرزند خود ایفا نمیکنند. دیگر راضی نگه داشتن والدین هم از دغدغههای فرزند مدرن نیست، این دغدغه برای انسانهای عقب افتادهای است که نمیخواهند تغییر زمانه را بپذیرند!!!
2. ترویج و عادی جلوه دادن خیانت زن و شوهر به یکدیگر
حتی در جوامعی هم تقیدات دینی ندارند، وفاداری زن و شوهر به یکدیگر از اهمیت ویژهای برخوردار است. همین تقید در برابر بسیاری از انحرافات مانعی جدی محسوب میشود. وقتی که یک زن به جهت تقیدات خانوادگی از ارتباط با مردان دیگر پرهیز میکند، انبوهی از انحرافات از زندگی این زن حذف میشود؛ اما زنی که چنین تقیدی ندارد، علاوه بر این که بسیاری از اعمال فاسد برای او عادی میشود، دیگر نه میتواند همسر خوبی برای شوهر خود باشد و نه مادر خوبی برای فرزندان خود. این مسأله را به هیچ وجه دست کم نگیرید. این مسأله را مطمئنم که مشاوران خانواده تأیید میکنند که یکی از دلایل خیانت زن به شوهر، مأنوس شدن با فیلمها و سریالهای خانوادگی شبکههای ماهوارهای؛ به ویژه شبکههای فارسی زبان است. در یکی از همین مشاورهها زن جوانی که پس از چند صباح کوتاهی از ازدواجش دچار چنین مشکلی شده بود، به بنده میگفت از وقتی که همسرم پای ماهواره را به خانه باز کرد و من هم مشتری برنامههای این شبکهها؛ به ویژه شبکۀ فارسی وان شدم، حس کردم تقیدم نسبت به وفاداری به همسرم کم شده است؛ از همین رو در اولین فرصتی که امکان ارتباط با یک فرد دیگر برایم فراهم شد، بدون این که احساس بدی داشتم باشم پا پیش گذاشتم.
3. عادی جلوه دادن ارتباط دختر و پسر پیش از ازدواج تا حد باردار شدن
فکر نمیکنم نیازی باشد که بگوییم در جامعهای که دختران و پسران لجام گسیخته با یکدیگر ارتباط دارند، چه بلایی بر سر خانواده میآید؛ اما همین قدر بدانید که غرب تنها به قبح زدایی از ارتباط دختر و پسر بسنده نکرده و هدف اصلی او در این زمینه، ارزشی کردن این ارتباط و ضد ارزشی کردن عدم ارتباط است. آنچه در شبکههای ماهوارهای تبلیغ میشود، این نیست که ارتباط دختر و پسر اشکالی ندارد؛ بلکه پیام اصلی این شبکهها آن است که چنین ارتباطی لازم و ضروری است و کسانی که از این ارتباطها دوری میکنند، انسانهای عقب ماندهای هستند.
این شبکهها برای راحت کردن کار مخاطبان خود، راههای ارتباط برقرار کردن و دوست شدن با جنس مخالف را آموزش میدهند.
درست است که این ارتباطها به نام دوستی آغاز میشود، اما به صورت طبیعی به روابط نامشروع هم میانجامد. در روابط نامشروع دو دغدغۀ مهم؛ به ویژه برای دختران وجود دارد؛ اول از دست دادن عصمت دخترانه و دوم بارداری. در همین جا است که این شبکههای ماهوارهای جلو میآیند و از برای این دو مسأله چارهاندیشی میکنند؛ اول آن که فکر کردن به عصمت دخترانه را تفکری عقب مانده و عصر حجری معرفی میکنند. دوم آن که سقط جنین را هم امری عادی جلوه میدهند. اگر دختران یک جامعه دغدغۀ از دست دادن عصمت دخترانۀ خویش را از دست بدهند و نگران باردار شدن هم نباشند، فکر میکنید چه اتفاقی در آن جامعه میافتد؟
4. هویت زدایی از مفهوم خانواده
برنامۀ غرب برای فروپاشی بنیان خانواده در کشور ما در دو بعد است؛ اول برنامههایی برای خانوادههای موجود و دوم برنامههایی برای از بین بردن مفهوم خانواده. او تلاش میکند برای برنامههای فرهنگی خود ضرورت تشکیل خانواده به صورت رسمی را زیر سؤال ببرد.
در غرب آمار کسانی که به صورت غیررسمی با هم ارتباط داشته و هیچ گاه با هم ازدواج نکردهاند به شدت رو به افزایش است. از همین رو شمار فرزندان غیرمشروع هم از حد تصور بالاتر رفته است. امروزه کم نیستند که دختران و پسرانی که از پدر حقیقی خود اطلاعی ندارند.
ازدواج به صورت طبیعی و قانونی برای انسان مسئولیتها و محدویتهایی میآورد که مانع پیشبرد اهداف غرب است؛ به همین دلیل هم در شبکههای ماهوارهای یکی از اصلیترین مسائلی که تبلیغ میشود، زندگی با دیگران به جای ازدواج است. این کار علاوه بر این که احساس نیاز انسان به جنس مخالف را پاسخ میدهد محدودیتی را هم برای او تولید نمیکند.
5. ارزشزدایی از مفهوم غیرت
ناموس یکی از واژههای آشنا در فرهنگ ما است. این واژه از معدود واژههایی است که در جامعۀ ما متدین و غیرمتدین نمیشناسد. حتی کسانی که اهل نماز و روزه هم نیستند، نسبت به ناموس خود حساسیت داشته و دارند. این غیرت یکی از موانع اصلی انحراف است. اگر مردی حساسیت خود را نسبت به ناموس خود از دست داد، حتی خود زمینهساز انحرافاتی میشود که یک مرد غیور نسبت به آن حساس است.
چرا هم اکنون برخی از مردان ما هیچ حساسیتی در قبال آرایش کردن و پوشش زنندۀ همسر خود ندارد و بالاتر از این که چرا برخی از مردان زنانشان به این کار مجبور میکنند؟ معلوم است دیگر، این مرد غیرت ندارد. به نظر شما این مرد در این که چشمهای زیادی در خیابان با نیت لذتجویی به همسرش نگاه میکنند، تردیدی دارد؟ اما چرا باز هم با افتخار در کنار این زن راه میرود؟ خود او هم به زنان دیگر که با همین وضع به خیابان آمده نگاه میکند و لذت میبرد. این امر یک دلیل اصلی دارد و آن این که این مرد حساسیت خود را در قبال همسرش از دست داده؛ یعنی غیرت ندارد.
6. ترویج فیمینیسم و ایجاد حس رقابت در میان زنان و مردان
ما در برنامههای سال اول گفتیم که یکی از گامها موفقیت در زندگی مشترک قرار دادن خویش در جایگاه مشخص هستی است. وقتی زن و مرد از جایگاهی که خداوند برای آنان مشخص کرده است، خارج شد، دیگر نمیتوانند در کنار هم احساس خوشبختی کرده و مایۀ آرامش یکدیگر باشند.
در شبکههای ماهوارهای به شدت روی این مسأله تکیه میشود که زن و مرد رفیق هم نیستند؛ بلکه رقیب یکدیگرند که اگر زن اندکی غافل شده یا کوتاه بیاید، عقب میافتد و قافیه را میبازد. در برخی از برنامهها مرد را تنها در اندازۀ موجودی که پاسخگوی نیاز جنسی زن پایین میکشند.
این رقابت را به اندازهای تقویت کردهاند که چندهمسری برای زنان را حقی معقول و عادلانه به شمار میآورند.
در تعریف قوانین این رقابت، قانونی را به صورت زیرکانه به زنان آموزش میدهند که اگر همسر تو در حق تو خیانت کرد و با جنس مؤنث دیگری غیر از تو ارتباط برقرار کرد، این حق تو است که با او مقابله کنی و خیانت او را با خیانت پاسخ دهی. این کار نه تنها زشت نیست؛ بلکه حقی است که تو بدون احساس عذاب وجدان میتوانی از آن استفاده کنی.
7. ایجاد حس رقابت در میان زنان و دختران برای جلب توجه مردان
قبل از توضیح این مورد باید این نکته را بگویم که در تفکر رسانهای غرب که در شبکههای ماهوارهای نمود یافته، تأهل مانعی برای هوسرانی نیست. در این نکته تأمل کنید.
جامعۀ مورد نظر غرب، جامعهای است که فضای آن صحنهای برای رقابتهای هوس آلود باشد. گردانندگان اصلی این رقابت هم زنان هستند. ابزار اصلی گردانندگان این رقابت هم خودآرایی است. خودآرایی در خانوادهای که غرب به دنبال آن است یک ضرورت است. این خودآرایی هم باید بر محور تحریک امیال جنسی مردان باشد. جامعهای که دغدغۀ اصلی مردان و زنان آن جلب توجه و هوسرانی باشد، روی پیشرفت را هم نخواهد دید.
8. ایجاد بلوغ زودرس جنسی
در وجود هر انسانی غدد جنسی وجود دارد که اگر به صورت طبیعی زندگی کند در سن مشخص فعال میشود. این غدد در پسرها معمولاً در همان سن بلوغ شرعی فعال شده و پسر مفهوم غریزۀ جنسی را از دورۀ بلوغ حس میکند؛ اما در دخترها فعالیت این غدد به گونهای که احساس نیاز غریزی به جنس مخالف کنند تا چند سال پس از سنّ بلوغ هم به تأخیر میافتد.
جامعۀ ایدهآل، جامعهای است که پسرها و دخترها در سنینی با مفهوم غریزۀ جنسی آشنا شوند که اندکی پس از آن ازدواج میکنند. حالا جامعهای را تصور کنید که پسرها و دخترها زودتر از موعد طبیعی با غریزۀ جنسی آشنا میشوند و سالها بعد زمینۀ ازدواج برای آنان فراهم میشود. در حال حاضر سن بلوغ جنسی در بسیاری از دختران و پسران ما پایینتر از حد طبیعی است. کم نیستند پسرانی که در سن 12 سالگی با غریزۀ جنسی آشنا میشوند و این پسرها هم در سنی بالای بیست و پنج سال ازدواج میکنند؛ یعنی بیش از 13 سال دست و پنجه نرم کردن با این غریزه. نوجوانی که در سن 12 سالگی به سن بلوغ میرسد؛ اما هنوز به سن رشد عقلی نرسیده، نمیتواند غریزۀ جنسی خود را مدیریت کند، به همین دلیل هم دست به کارهایی میزند که نمیتواند زشتی آن کارها را درک کند. وقتی هم که به سنّ رشد رسید، به جهت اعتیادی که به این کارها پیدا کرده نمیتواند آن را ترک کند.
بدون تردید تماشای صحنههای جنسی یکی از اصلیترین عوامل بلوغ زودرس میباشد.
در یکی از این مشاورهها برخورد کردم به پسر هفت سالهای که اعمالی شبیه به خودارضایی انجام میداد. وقتی که از خواهر این پسر دربارۀ محیط خانوادهاش پرسیدم، متوجه شدم که تماشای برنامههای ماهوارهای در این خانه یک چیز معمولی است و این پسر هم یک باز صحنهای را دیده و از آن صحنه هم تقلید کرده و به این روز مبتلا شده است.
موسیقیهایی هم که در برخی از این شبکهها پخش میشود، موسیقیهای جنسی است که به شدت تهوّر و جسارت نوجوان را برای دست زدن به اعمال جنسی زیاد میکند. این موسیقیها معمولا همراه با تصاویری است که شدت تحریک مخاطب را به حد جنون میکشاند. با توجه به نکاتی که دربارۀ بیقید کردن خانواده نسبت به روابط با یکدیگر هم گفتیم، میشود حدس زد که در این خانواده چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. پی ریزی و ایجاد آمادگی ذهنی تفکر شیطان پرستی در نوجوانان و جوانان.
9. ایجاد روحیۀ تنوع طلبی جنسی
وقتی یک مرد و زن دائم به انواع و اقسام مردها و زنها و روابط میان آنها نگاه میکنند، بدون این که بخواهند و انتخاب کنند، دچار روحیۀ تنوع طلبی در امور جنسی میشوند. اگر میشنویم که بسیاری از طلاقها ریشه در نارضایتی جنسی یکی از دو طرف دارد، اشتباه است اگر فکر کنیم دلیل این نارضایتی تنها در عدم آشنایی دو طرف با این روابط دارد؛ اگر چه این هم یکی از دلایل است؛ اما یکی از دلایل اصلی صحنههای متعدد و متنوعی است که مرد یا زن و یا هر دو در طول شبانه روز تماشا میکنند. یکی از اصلیترین وظایف این صحنهها از نگاه روانشناسی، سیری ناپذیر کردن مخاطب نسبت به مسائل غریزی است. مردی که مشتری این صحنهها شده از همسر خود همان توقعی را دارد که در این فیلمها دیده، به طور حتم همسر او نمیتواند پاسخگوی این توقعات باشد، به همین دلیل هم بین این دو اختلاف میافتد.
نمونه ای از تأثیر ویرانگر ماهواره بر یک خانواده ایرانی
اکنون داستان زندگی خانواده ای را ورق می زنیم که از پی آمدهای زیان بار ماهواره در امان نمانده اند و تا سراشیب پرتگاه فنا پیش رفته اند.
پدری می گوید: ( خیلی وقت ها آدمی می ماند که چه کار کند، آن هم در شرایطی که همه نوع فرهنگ به وسیله فن آوری، به طور غیر مستقیم به مغز انسان می کوبد که «انتخاب کن!» من هم به ارزش های فرهنگی خودمان بسنده نکردم و به این فکر افتادم که ماهواره تهیه کنم؛ هر چند از زیان های این مار خوش خط و خال، در رسانه های همگانی چیزهایی شنیده بودم. خلاصه آنتن ماهواره را تهیه کردم و کار ما شب و روز تماشای تلویزیون و کانال های گوناگون ماهواره بود؛ از فیلم های خشن گرفته تا صحنه های مبتذل و شرم آور. در این حال، رفت و آمد دختر بزرگم به خانه ما و تماشای ماهواره، او را نیز وسوسه کرد تا شوهرش را به خرید آنتن وادار سازد. پس از گذشت چند روز اختلافات دختر و دامادم به گوش رسید. معلوم شد که دخترم با تقلید از هنرپیشه ها و خواننده های غربی هر روز در پی مد و لباس و آرایش و خواسته های دیگر است. کار از کار گذشته بود که دخترم خانه اش را به حالت قهر ترک کرد. از سوی دیگر پسر شانزده ساله ام در غیاب من، دوستانش را به دیدن فیلم های ماهواره ای دعوت می کرد. در میان همسایه ها و فامیل انگشت نما و رسوا شده بودم. پسرم هر روز در پی مد و لباس بود و پول می خواست تا خود را به شکل تیپ های مضحک ماهواره ای درآورد. کار به جایی رسید که پسرم رودرروی من ایستاد و احترام پدر و فرزندی را کنار گذاشت. بسیار تندخو، بداخلاق و بی شرم شده بود. دیگر از کنترل من بیرون رفته بود. در این اوضاع و احوال، دعوا و بددهانی و ناسازگاری شبانه روزی من و بچه ها، خانه را به صورت جهنمی سوزان و گردابی مهلک درآورده بود. پس از مدتی پسرم از خانه رفت و تا چند وقت نیامد. به دنبالش رفتم و او را در وضعی اسف بار و آلوده به مواد مخدر یافتم. پسرم به کلی دگرگون شده بود و جوانی اش را بر باد داده بود. آتشی را که با دست خود افروخته بودم، شیره جانم را سوزاند و خاکستر کرد. دیگر پاهایم سست شده بود و از خود بیزار بودم. راهی برای نجات نمی یافتم. یکی از همسایگان که گویا از دور شاهد نابود شدن خانواده ما بود، به دیدنم آمد و پیشنهاد کرد که اول آنتن و وسایل ماهواره را جمع کنم. در اولین فرصت ماهواره را جمع کردم؛ وسیله ای که در خفا و در پس پرده و دور از چشم مردم و قانون در خانه جا داده بودم، چنان جلوه گری کرد که عالم و آدم باخبر شدند. تصمیم به خودسازی و بازسازی کانون خانواده ام گرفتم. از دخترم نیز خواستم که به زندگی اش بازگردد و به آنچه دارد، قانع باشد.
به دنبال پسرم رفتم و او را به خانه برگرداندم و زیر بال و پر خود گرفتم. به لطف خدا و اراده خودمان، آفتابی دوباره در زندگی ما طلوع کرد و کانون خانواده ما را دوباره گرمی بخشید. )
آری، ماهواره که حامل پیام فرهنگ مبتذل غرب است، اثر ویران کننده ای بر رفتار و پرورش کودکان و نوجوانان و جوانان دارد و بر خانواده هاست که خود را از آثار ویرانگر این پدیده شوم در امان نگه دارند.
اللهم صل علی محمد و آل محمد
حجه الاسلام و المسلمین محمد شاهرخ (با اقتباس)