نقشهاي زنان در نهضت عاشورا
نقش اول ـ تبيين حقيقت قيام: قيام و مسافرت امام حسين از مكه به سوي كوفه،براي جنگ با بني اميه نبود، بلكه براي نهي از منكر، تغيير بدعتها، اصلاح كار امت وآشكار ساختن حق و حقيقت بود.
همراه آوردن بانوان، نظر به اوضاع و احوال و عوامل طبيعي آن روز ، اين مطلب راتأييد ميكند كه حركت امام حسين از حجاز به سوي عراق به سبب دعوتنامههايي بودكه رجال بزرگ اهل كوفه به او نوشته بودند و خواستار سفر امام به كوفه بودند بر حسبوظيفة ديني به دستياري و تشريك مساعي اهل كوفه، احكام و حقايق اسلام را ترويجكنند. وجود بانوان در اين مسافرت حاكي از ا´ن بود كه حضرت، دعوت كوفيان را از صميمدل قبول كرده و با زن و فرزند به طرف آنها رهسپار گرديده است و خيال حيله و دورنگي وفرار در كار نبوده است. اين معني در تهييج اشخاصي كه به وعدههاي خود وفا نكردند، اثرمهمي داشت.
نقش دوم ـ تعيين حد فداكاري در راه دين: طبق آيات و روايات مختلف، مسلماندر راه دين و حفظ آن بايد از مالو جان خويش بگذرد. امام حسين عملاً اين مطلب را بهعموم مردم تعليم داد. براي اين كه فطرت بشري طوري آفريده شده كه در بيشتر وقتهااز جانبازي و كشته شدن خود چندان وحشتي ندارد، اما هنگاميكه متوجه شد در صورتتسليم نشدن، زن و بچهاش گرفتار خواهند شد، در برابر دشمن تسليم ميگردد و اعتذارمينمايد.
امام حسين در كربلا در شرايط سختي قرار گرفته بود. او و خانوادهاش، با ياران كم ونبودن آب و آذوقه، در ميان سي هزار دشمن محاصره شده بودند. ناله و پريشاني خواهرانو دخترانش او را متأثر ميسازد و مكرر از طرف دشمن به او تسليم شدن در برابر يزيدپيشنهاد ميشود. با اين همه تا آخرين لحظه، عزت و شهامت خود را حفظ كرد، به خواريو ننگ ، تن نداد و در برابر ستمكاران سر تسليم فرود نياورد.
روز عاشورا كه به تدريج نشانههاي گرفتاري بانوان ظاهر ميشد، آنان را به صبردعوت ميكرد و به ثواب اجرهاي پروردگار اميدوارمي ساخت. امام حسين با اين رفتار وگفتار، ارزش و اهميت دين را بيان نمود و به تمامي مسلمانان درس دينداري داد.
نقش سوم ـ گريه و ناله: خاندان امام حسين در جاهاي مختلف و حساس طوريناله و گريه نمودهاند كه حتي دشمنان را هم منقلب و متأثر ساختهاند. اين گريهها آن روزمانند شعله سوزاني بود كه بر خرمن هستي و كاخهاي بيداد حكومت بني اميه ميافتاد ونابودش ميكرد. شهادت امام حسين و ياران وي با آن وضع رقت بار، ا´نقدر مردم را متاثرنميكرد كه نالهها و گريههاي بانوان، مردم را تحت تاثير قرار ميداد. ناله و گرية بانوان درروز عاشورا، مجلس ابن زياد و يزيد و ساير جاها پس از واقعه كربلا گوياي يك نسيم جانافزا و حيات بخشي بود كه هر ساعت بر پيكره اين نهضت عظم ميدميد، بر افروختهترميكرد و درهمه جا ا´ن را زنده نگه ميداشت و نميگذاشت نفوذ بني اميه ا´ن را از بين ببردوبي اثر نمايد. در شهر كوفه، شام، مدينه وبين راهها با گريهها و نالههاي جان سوزخود،طوري شهادت و واقعة عاشورا را مجسم ميساختند، گويا مردم ا´ن واقعة اسف بار راديدند.
نقش چهارم ـ اسيري بانوان: موضوع اسيري ا´ل پيامبر پس از كشتن عزيز انشانا´ن روز نظر تمامي مسلمانان كاري بود برخلاف منطق دين و قرا´ن، مخصوصاً با ا´ن وضعرقت بار. شكنجه و فشاري كه در كربلا در راهها و در شهر شام به آنان روا داشتند. ديگربني اميه نتوانست روي اين عمل خلاف دين و قرآن خود، پردهپوشي كند، در نتيجه،دشمني آنان با پيامبر و فرزندانش، قرآن و اسلام، جلوي چشم همه مردم آشكار شد.مسلمانان به تدريج حساب آنها را از اسلام و قرآن جدا كردند.
بانوان هم موضوع اسيري خود را با لحن انكار و اعتراض به كارهاي بني اميه درجاهاي متعدد ذكر مينمودند و مردم را منقلب ميكردند. هنگاميكه اهل شام از اهلبيتعصمت پرسيدند: شما كيستيد؟ سكينه دختر امام حسين فرمود: «ما اسيران آل محمدهستيم».
در مجلس يزيد، فاطمه دختر امام حسين صدا زد: اي يزيد دختران رسول خدااسير باشند؟
بر اثر اين سخن حاضران و خانوادة يزيد در پس پرده صدايشان به گريه بلند شد.
شكي نيست اين نوع تأثّرات براي اسيري آل پيامبر، خشم و نفرت مردم را برامويان برانگيخت و حكومت آنها را در نظر مردم منفور و متزلزل ساخت و آنچه در كربلا،در كوفه و در مسير شام به وقوع پيوست، سودمندترين تبليغ بر ضد بني اميه بود.
شيخ بهايي مينويسد: هنگامي كه زنان اسير وارد منزل شدند، زنهاي آل ابيسفيان با چشمان پر از اشك از آنان استقبال كردند و دستهاي آنان را بوسيدند و سه روزهمراه آنان به سوگواري پرداختند.