• تماس  

زنان نهضت عاشورا

01 آذر 1393 توسط توکلی

زناني‌ كه‌ در نهضت‌ عاشورا و در صحنه‌هاي‌ گوناگون‌ آن‌ شركت‌ داشتند،عبارت‌انداز:

ـ زينب‌ كبري‌:

زينب‌ از زنان‌ كربلاست‌ كه‌ به‌ «ام‌ المصائب‌» معروف‌ است‌. او به‌برادرش‌ علاقة‌ بسيار داشت‌ و شوهرش‌ يكي‌ از متمولين‌ عرب‌ بود. بردباريش‌ مانند امام‌حسن‌ و شجاعتش‌ مانند امام‌ حسين‌ بود.

همانا جبرئيل‌ كه‌ به‌ پيامبر پيام‌ آورد كه‌ نام‌ اين‌ دختر را زينب‌ بگذار، گريان‌ گرديد.وقتي‌ پيامبر سبب‌ گريه‌ را پرسيد، عرض‌ كرد: اين‌ دختر از آغاز زندگي‌ تا پايان‌ روزگارناپايدار، بي‌ رنج‌ نخواهد زيست‌. گاهي‌ به‌ درد مصيبت‌ تو مبتلا و گاهي‌ در غم‌ پدر و زماني‌به‌ دردِ فراق‌ برادرش‌ حسن‌ دچار خواهد بود. افزون‌بر ا´ن‌ به‌ مصائب‌ كربلا و نوائب‌ دشت‌نينوا گرفتار مي‌شود و چندان‌ كه‌ مويش‌ سفيد و قامتش‌ تا خواهد شد. آن‌ وقت‌ فاطمه‌عرض‌ كرد: «يا ابتاه‌، چه‌ ثواب‌ دارد آن‌ كس‌ كه‌ بر دخترم‌ زينب‌ گريه‌ كند؟» پيامبر فرمود:«ثواب‌ او مثل‌ ثواب‌ كسي‌ است‌ كه‌ بر برادرش‌ حسين‌ گريه‌ كند» گويند زينب‌ در زناشويي‌ باعبدالله‌ شرط‌ كرده‌ بود كه‌ من‌ به‌ برادرم‌ حسين‌ علاقمندم‌ و بايد همه‌ روزه‌ مرا اجازه‌فرمايي‌ حسين‌ام‌ را زيارت‌ كنم‌ و بر اين‌ منوال‌ بود تا حسين‌ مدفون‌ شد.

ام‌ّ وهب‌: ام‌ وهب‌ زني‌ مسيحي‌ بود كه‌ در دوران‌ امام‌ حسين‌ مسلمان‌ شد. او زوجة‌عبدالله‌ بن‌ عمير كلبي‌ بود و با همسرش‌ از كوفه‌ آمدند و به‌ سيدالشهدا ملحق‌ شدند. ام‌وهب‌ با عمود خيمه‌ به‌ ميدان‌ جنگ‌ رفته‌ بود و تا حسين‌ (ع) او را به‌ خيمه‌ برنگرداند، به‌حرف‌ شوهر نبود. چون‌ روز عاشورا پيش‌ آمد، ما در وهب‌ او را تحريض‌ به‌ جهاد نمود. وهب‌17 روز بود كه‌ عروسي‌ كرده‌ بود و هنگام‌ عزيمت‌ به‌ كربلا زوجه‌اش‌ به‌ او گفت‌: تو را به‌ خداقسم‌ كه‌ مرا در اين‌ صحرا بيوه‌ مگذار و جان‌ خويش‌ پاس‌ بدار. مادر وهب‌ گفت‌: اي‌ فرزندسخن‌ زن‌ را از پس‌ گوش‌ گذار كه‌ بي‌ رضاي‌ حسين‌ و رضاي‌ من‌ از شفاعت‌ جدش‌بهره‌اي‌ نخواهي‌ برد. لاجرم‌ زن‌ وهب‌ گفت‌: باشد كه‌ چون‌ در راه‌ پسر پيغمبر شهيد شوي‌ ودر بهشت‌ برين‌ جاي‌ كني‌ و با حورالعين‌ همنشيني‌ نمايي‌، مرا فراموش‌ فرمايي‌. واجب‌است‌ كه‌ در حضور امام‌ با من‌ عهد استوار نمايي‌ كه‌ در بهشت‌ جدا از من‌ اقامت‌ ننمايي‌.سپس‌ هردو خدمت‌ حضرت‌ حاضر شدند و حسين‌ چون‌ اين‌ را شنيد سخت‌ بگريست‌ ومسئلت‌ او را به‌ اجابت‌ مقرون‌ داشت‌ و آن‌ زن‌ را مطمئن‌ خاطر ساخت‌.

بنابر روايت‌ صدوق‌ در امالي‌، وهب‌ عمود خيمه‌ را كند و هفت‌ يا هشت‌ نفر را كشت‌.بعد اسير شد و عمربن‌ سعد گفت‌: سرش‌ را جدا كردند و به‌ جانب‌ لشكر حسين‌ انداختند.مادرش‌ شمشير وهب‌ را گرفت‌ و مبارزت‌ كرد. امام‌ حسين‌ فرمود: بنشين‌ مادر وهب‌، خداجهاد را از زنان‌ برداشت‌، تو و پسر تو در بهشت‌ مي‌باشيد با جد من‌.

مادر وهب‌ عمود خيمه‌ را برداشت‌ و دو ن فر را كشت‌ و امام‌ حسين‌ او را برگرداند.زوجة‌ وهب‌ رفت‌ كه‌ خون‌ از روي‌ آن‌ سرپاك‌ كند. پس‌ شمر او را ديد. به‌ غلام‌ خود امر كردكه‌ عمودي‌ بر سر او زد. پس‌ سرش‌ شكست‌ و كشته‌ شد و او اول‌ زني‌ بود كه‌ در لشكر امام‌حسين‌ كشته‌ شد.

 

ـ ام‌ّ البنين‌:

فاطمه‌ بنت‌ حزام‌ ملقب‌ به‌ ام‌البنين‌ مادر قمر بني‌ هاشم‌ بود كه‌ اگر چه‌در زمين‌ كربلا حاضر نبود، اما چهار جوان‌ او در ركاب‌ حسين‌ شهيد شدند و او از ناله‌ و گريه‌آرام‌ نشد تا به‌ جوار حق‌ پيوست‌.

وقتي‌ خبر شهادت‌ فرزندانش‌ در مدينه‌ به‌ ام‌ البنين‌ رسيد، گفت‌: «از امام‌ حسين‌مرا خبر دهيد. فرزندانم‌ و آنچه‌ زير آسمان‌ كبود است‌، فداي‌ حسين‌ باد. چرا ابتدا از حال‌حضرت‌ ابي‌ عبدالله‌ مرا مطلع‌ نمي‌سازيد؟»

اين‌ شدت‌ علاقه‌ به‌ امام‌، تنها دليل‌ كوچك‌ شمردن‌ شهادت‌ فرزندان‌ خود در برابرشهادت‌ امام‌ حسين‌ بود.

 

ـ فاطمه‌ كبري‌:

فاطمه‌ كبري‌ (دختر امام‌ حسين‌) در علم‌، عبادت‌ و معنويت‌ مقام‌بالايي‌ داشت‌ و از زنان‌ مجاهد و نمونه‌ محسوب‌ مي‌شد. ايشان‌ همراه‌ همسرش‌، حسن‌مثني‌ (فرزند امام‌ حسن‌) در كربلا حضوري‌ فعال‌ داشت‌ و شاهد مصائب‌ دردناك‌ عاشورابود.

هنگام‌ هجوم‌ وحشيانة‌ امويان‌ به‌ خيمه‌ها، فاطمه‌ مورد هجوم‌ و غارت‌ قرار مي‌گيردو گوشواره‌هايش‌ را وحشيانه‌ از گوشش‌ درمي‌آورند. اين‌ سختي‌ و شكنجه‌ نتوانست‌ ازروحية‌ قوي‌ و شجاعت‌ كم‌ نظير فاطمه‌ بكاهد. او دختر حسين‌ و برادرزادة‌ زينب‌ است‌. اوپيام‌رسان‌ عاشوراست‌ و بايد همچون‌ دختر علي‌ پايه‌هاي‌ كاخ‌ ستمگران‌ را درهم‌ فروريزد. از اين‌ رو در مركزقدرت‌ عبيدالله‌ (كوفه‌) با خطبه‌اي‌ غرّا ستم‌ بني‌ اميه‌ را افشا مي‌كندو به‌ دنياپرستان‌ مي‌فهماند كه‌ خون‌ حسين‌ در رگ‌هاي‌ فاطمه‌اش‌ جوشان‌ است‌. پس‌ ازعاشورا وليد بن‌ عبدالملك‌، مروان‌، همسر فاطمه‌ را مسموم‌ و شهيد كرد و فاطمه‌ كه‌ شديداًبه‌ همسرش‌ وفادار بود، روي‌ قبر شوهرش‌ خيمه‌اي‌ برپا مي‌كند و به‌ مدت‌ يكسال‌سوگواري‌ مي‌كند.

دلهم‌: يكي‌ از كساني‌ كه‌ امام‌ حسين‌ از وي‌ دعوت‌ كرد، «زهير بن‌ قين‌» است‌؛ زهيراز كساني‌ بود كه‌ احتياج‌ داشت‌، ديگران‌ استعداد پاكي‌ و حق‌ طلبي‌ و فداكاري‌ را دروجودش‌ روشن‌ كنند. نخستين‌ گام‌ را امام‌ حسين‌ در اين‌ راه‌ برداشت‌. گام‌ دوم‌ را همسرزهير، «دلهم‌» برداشت‌. هنگامي‌كه‌ (زهير) از مضمون‌ دعوت‌ سيدالشهدا آگاهي‌ يافت‌،استقبال‌ نكرد. بلكه‌ قيافة‌ او نشان‌ مي‌داد كه‌ چندان‌ ميلي‌ به‌ رفتن‌ به‌ كربلا ندارد. به‌خصوص‌ كه‌ امام‌ حسين‌ از وي‌ خواسته‌ بود كه‌ كسانش‌ را نيز براي‌ پيوستن‌ به‌ لشكر، همراه‌خويش‌ ببرد. از همين‌جا دلهم‌ برنامة‌ خود را آغاز كرد. او به‌ منظور تشويق‌ زهير، چنين‌گفت‌: «سبحان‌ الله‌! فرزند رسول‌ خدا از تو دعوت‌ مي‌كند كه‌ به‌ ياري‌اش‌ بشتابي‌. اما تو درقبول‌ دعوت‌ او ترديد به‌ دل‌ راه‌ مي‌دهي‌! چه‌ مي‌شود كه‌ سخنش‌ را بشنوي‌ و هرچه‌ زودترخود را به‌ او برساني‌!»

زهير به‌ تشويق‌ اين‌ بانوي‌ قهرمان‌، در سپاه‌ امام‌ حسين‌ با شور و اخلاص‌ جنگيد وميمنة‌ سپاه‌ را برعهده‌ گرفت‌. سرانجام‌ پس‌ از كشتن‌ 120 نفر، به‌ شهادت‌ رسيد.

دلهم‌، كفني‌ به‌ غلام‌ زهير داد كه‌ برو آقاي‌ خود را كفن‌ كن‌. غلام‌ كه‌ به‌ قتلگاه‌ رسيدو بدن‌ امام‌ حسين‌ را برهنه‌ ديد، با خود گفت‌ بدن‌ آقاي‌ خود را كفن‌ كنم‌ و بدن‌ امام‌ حسين‌برهنه‌ بماند؟ هرگز چنين‌ كاري‌ نكنم‌. سپس‌ كفن‌ را بر حسين‌ پوشانيد و براي‌ زهير كفن‌ديگري‌ تهيه‌ كرد.



ـ شهر بانو:

شهربانو زني‌ از نژاد ايراني‌ و همسر امام‌ حسين‌ بود. او يكي‌ از بانوان‌دشت‌ كربلاست‌ كه‌ كودكش‌ در دشت‌ كربلا به‌ دست‌ «هاني‌ بن‌ ثبيت‌» شهيد شد. گفته‌اندكه‌ در كربلا طفلي‌ از سراپرده‌ برون‌ شد و از وحشت‌ و حيرت‌ به‌ راست‌ نظر كرد. به‌ ناگاه‌سنگين‌ دلي‌ به‌ نام‌ هاني‌ بن‌ ثبيت‌ او را شهيد نمود و گفته‌اند كه‌ در وقت‌ شهادت‌، مادرش‌شهربانو ايستاده‌ و ياراي‌ سخن‌ گفتن‌ و توان‌ حركت‌ كردن‌ نداشت‌ و مخفي‌ نماند اين‌شهربانو غير از مادر امام‌ زين‌ العابدين‌ است‌.

 

ـ ام‌ّ خلف‌:

ام‌ّ خلف‌ زوجة‌ مسلم‌ بن‌ عوسجه‌ بود. گويند چون‌ پسر مسلم‌، پدر راشهيد ديد مانند شير شرزه‌ بردميد و خواست‌ به‌ ميدان‌ جنگ‌ برود. امام‌ حسين‌ فرمود: «اي‌جوان‌ پدرت‌ شهيد شد تو نيز اگر شهيد شوي‌ مادرت‌ چه‌ كند؟» پسر مسلم‌ خواست‌ طريق‌مراجعت‌ سپارد كه‌ مادرش‌ شتاب‌ زده‌ راه‌ برگرفت‌ و گفت‌: «اي‌ پسر، سلامت‌ نفس‌ را برنصرت‌ پسر پيامبر اختيار مي‌كني‌؟ هرگز از تو رضا نخواهم‌ شد و هنگامي‌ كه‌ پسر به‌شهادت‌ رسيد، مادر همي‌ فرياد كرد: اي‌ پسر شاد باش‌ كه‌ هم‌ اكنون‌ از دستان‌ ساقي‌ كوثرسيراب‌ خواهي‌ شد.»

 

ـ رباب‌:

او دختر امرءالقيس‌، شاعر بزرگ‌ عرب‌ و همسر سيدالشهداست‌. داراي‌ دوفرزند بود، يكي‌ سكينه‌ ـ عقيلة‌ قريش‌ ـ و ديگري‌ عبدالله‌ ـ كه‌ روز عاشورا در سنين‌شيرخوارگي‌ در برابر چشمان‌ حسرت‌ زدة‌ مادر كشته‌ شد ـ به‌ دنبال‌ واقعة‌ كربلا، راه‌ اسيري‌شام‌ را پيش‌ گرفت‌ و سرانجام‌ به‌ اتفاق‌ بازماندگان‌ مصيبت‌ زدة‌ حسين‌، به‌ مدينه‌ برگشت‌.

پس‌ از مراجعت‌، اشراف‌ قريش‌ به‌ خواستگاري‌ او آمدند؛ لكن‌ همه‌ را جواب‌ گفت‌.در مدينه‌ هرگز به‌ زير سقف‌ نرفت‌ و همچنان‌ به‌ ياد همسر گرامي‌ و فرزند دلبندش‌ سوخت‌و گداخت‌ تا در گذشت‌. برخي‌ گفته‌اند: يكسال‌ بر كنار قبر حسين‌ عزاداري‌ كرد، سپس‌ به‌مدينه‌ بازگشت‌.

رباب‌ يكي‌ از شايسته‌ترين‌ زنان‌ عصر خويش‌ است‌. مرگ‌ پرافتخار او يك‌ سال‌بعد از واقعة‌ كربلا اتفاق‌ افتاد.

هنگامي‌ كه‌ در شام‌ بود، سر حسين‌ را برداشت‌ و در آغوش‌ گرفت‌ و گفت‌: «اي‌حسين‌ عزيزم‌، هرگز تو را كه‌ در زير نيزه‌هاي‌ دشمن‌ از پاي‌ درآمدي‌، فراموش‌ نمي‌كنم‌. اورا در كربلا به‌ خاك‌ و خون‌ كشيدند. خداوند كربلا را آب‌ ندهد».

 

ـ اُم‌ّ عمرو:

ام‌ عمرو بن‌ جناده‌ از ديگر زنان‌ كربلا بود كه‌ پسرش‌ را به‌ ميدان‌ جنگ‌فرستاد تا شربت‌ شهادت‌ بنوشد و هنگامي‌ كه‌ سرپسرش‌ را به‌ لشكرگاه‌ امام‌ حسين‌انداختند، آن‌ را به‌ سينه‌ چسبانيد و بوسيد و گفت‌: «احسنت‌ اي‌ پسر من‌ و اي‌ ماية‌ روشني‌چشم‌ من‌!» سپس‌ سر را با تمام‌ غضب‌ به‌ سوي‌ دشمن‌ پرتاب‌ كرد. آن‌گاه‌ عمود خيمه‌ رابرگرفت‌ و بر لشكر ابن‌ سعد حمله‌ برد و دو تن‌ را كشت‌ و به‌ فرمان‌ امام‌ حسين‌ بازگشت‌.

ـ فكهيه‌ زوجه‌ عبدالله‌ بن‌ اريقط‌: فكهيه‌، همسر عبدالله‌ بن‌ اريقط‌ بود كه‌ براي‌ اوپسري‌ آورد و او را قارب‌ ناميد كه‌ در كربلا شهادت‌ يافت‌ و مادرش‌ نيز با رباب‌ همراه‌ ديگراسيران‌ به‌ شام‌ رفت‌.

 

ـ ام‌ّ اسحاق‌:

ام‌ّ اسحاق‌ دختر طلحه‌ بن‌ عبيدالله‌ و همسر امام‌ حسن‌ مجتبي‌ بود وپسرانش‌ حسين‌ بن‌ حسن‌ و طلحه‌ بن‌ حسن‌ در كربلا حضور داشتند.

ـ

ام‌ّ كلثوم‌:

ام‌ كلثوم‌ دختر علي‌ بن‌ ابي‌طالب‌، همسر مسلم‌ بن‌ عقيل‌ و مادر عبدالله‌و محمد دو طفل‌ مسلم‌ بود كه‌ همگي‌ در زمين‌ كربلا حاضر بودند. گويند هنگامي‌ كه‌ خبرقتل‌ مسلم‌ به‌ حضرت‌ امام‌ حسين‌ رسيد، حميده‌ دختر مسلم‌ را طلبيد و دست‌ نوازش‌ برسر او كشيد.

 

ام‌ الثغر:

ام‌ الثغر دختر عمرو همسر عقيل‌ بن‌ ابيطالب‌ بود و جعفر بن‌ عقيل‌ از اومتولد گرديد كه‌ هر سه‌ در سرزمين‌ كربلا حضور داشتند.

ام‌ كلثوم‌: دختر عبدالله‌ بن‌ جعفر الطيار و دختر زينب‌ است‌ كه‌ با قاسم‌ بن‌ محمدبن‌ جعفر بن‌ ابي‌ طالب‌ ازدواج‌ كرد. و از ديگر زنان‌ كربلاست‌.

 

ـ فاطمه‌ صغري‌:

فاطمه‌ صغري‌ بنت‌ الحسين‌، دختري‌ كوچك‌ بود كه‌ به‌ سندتاريخ‌، چون‌ حسين‌ را شهيد كردند و فاطمه‌ از شهادت‌ پدر آگاه‌ شد، به‌ زاري‌ و سوگواري‌پرداخت‌.

 

ـ ليلي‌ بنت‌ مسعود:

ليلي‌ دختر مسعود، بانوي‌ حرم‌ اميرالمؤمنين‌ بود كه‌ پسرش‌عبدالله‌ اصغر در ركاب‌ سيدالشهدا شهيد شد.

 

 

پيام‌ رساني‌ زينب‌

 

وقتي‌ امام‌ حسين‌ از مدينه‌ به‌ مكه‌ و از آن‌جا به‌ كربلا آمد، زينب‌ همراه‌ برادرش‌ بودو در واقع‌ سرپرست‌ بانوان‌ و كودكان‌ بود و تا آخرين‌ توان‌ در اين‌ سفر به‌ برادر و نهضت‌برادرش‌ كمك‌ كرد. با اين‌كه‌ در سن‌ 55 سالگي‌ بود، بزرگترين‌ و سخت‌ترين‌ مصائب‌ را درراه‌ به‌ ثمر رساندن‌ اهداف‌ عاليه‌ برادرش‌ امام‌ حسين‌ تحمل‌ نمود. بانوان‌ حرم‌، به‌ خصوص‌خواهرش‌ ام‌ كلثوم‌ و دختر برادرش‌ سكينه‌ و همسر برادرش‌ رباب‌ نيز كمال‌ تحمل‌ واستقامت‌ را كردند.

زينب‌ دو فرزندش‌ محمد و عون‌ را با خود به‌ كربلا آورده‌ بود و اين‌ دو نوجوان‌ در راه‌حسين‌ به‌ شهادت‌ رسيدند. چون‌ كوهي‌ استوار در برابر حوادث‌، ايستادگي‌ كرد. اگر گريه‌مي‌كرد، گريه‌اش‌ فرياد بر ضد ظلم‌ بود. فرياد بيداري‌ بود.

او پيام‌آور خون‌ شهيدان‌ بود، وگرنه‌ به‌ ابن‌ زياد نمي‌گفت‌: «جز زيبايي‌ و سعادت‌،چيز ديگري‌ نديدم‌». او حتي‌ وقتي‌ به‌ مدينه‌ بازگشت‌، در هر فرصتي‌ پيام‌ شهيدان‌ كربلا رابه‌ مردم‌ مي‌رساند.

در عصر روز يازدهم‌ (محرّم‌) كه‌ اسرا را آوردند، وقتي‌ به‌ قتلگاه‌ رسيدند، همه‌ بي‌اختيار خودشان‌ را از روي‌ مركب‌ها به‌ روي‌ زمين‌ انداختند. زينب‌ خودش‌ را به‌ بدن‌ مقدس‌ابا عبدالله‌ مي‌رساند و آن‌ را به‌ وضعي‌ دلخراش‌ مي‌بيند. بدني‌ بي‌ سر و لباس‌. آن‌چنان‌ ناله‌كرد كه‌ اشك‌ دشمن‌ جاري‌ شد.

مجلس‌ عزاي‌ حسين‌ را براي‌ اولين‌ بار زينب‌ ساخت‌، ولي‌ در عين‌ حال‌ از وظايف‌خودش‌ غافل‌ نيست‌. پرستاري‌ زين‌ العابدين‌ به‌ عهدة‌ اوست‌. نگاه‌ كرد به‌ زين‌ العابدين‌،ديد حضرت‌ كه‌ چشمش‌ به‌ اين‌ وضع‌ افتاده‌، آن‌ چنان‌ ناراحت‌ است‌، گويي‌ مي‌خواهد قالب‌تهي‌ كند. فوراً بدن‌ ابا عبدالله‌ را رها كرد و آمد سراغ‌ امام‌ زين‌العابدين‌: «پسر برادر! چرا تورا در حالي‌ مي‌بينم‌ كه‌ مي‌خواهد روح‌ از بدنت‌ پرواز كند؟» امام‌ فرمود: «عمه‌ جان‌! چطورمي‌توانم‌ بدن‌ هاي‌ عزيزان‌ خودمان‌ را ببينم‌ و ناراحت‌ نباشم‌؟» زينب‌ در همين‌ شرايط‌شروع‌ مي‌كند به‌ تسليت‌ خاطردادن‌ به‌ امام‌.

آينده‌ اين‌جا كعبة‌ اهل‌ خلوص‌ خواهد بود. زينب‌ براي‌ امام‌ زين‌العابدين‌روايت‌مي‌كند.

روز دوازدهم‌ (محرّم‌) اسرا با طبل‌ و شيپور وارد كوفه‌ شدند و سرهاي‌ مقدس‌ را به‌استقبال‌ آنها بردند. در يك‌ موقع‌ خاصي‌ زينب‌ موقعيت‌ را تشخيص‌ مي‌دهد و اشاره‌ كرد،عبارت‌ تاريخ‌ اين‌ است‌: «وَقد او مات‌ الي‌ الناس‌ ان‌ اسكتوا فارتدّت‌ الانفاس‌ و سكنت‌الاجراس‌؛ يعني‌ در آن‌ هياهو و قلقله‌ كه‌ اگر هلهله‌ مي‌كردند صدايش‌ به‌ جايي‌ نمي‌رسيد،گويي‌ نفس‌ها در سينه‌ حبس‌ شد و صداي‌ زنگ‌ها و هياهو خاموش‌ شد، مركب‌ها هم‌ايستادند.» در كوفه‌ 20 سال‌ پيش‌ علي‌ خليفه‌ بود. هنوز در ميان‌ مردم‌ خطبه‌ خواندن‌ علي‌ضرب‌ المثل‌ بود. راوي‌ گويد: گويي‌ علي‌ زنده‌ شده‌ و سخن‌ او از دهان‌ زينب‌ مي‌ريزد.

زينب‌ در كوفه‌ خطبه‌اي‌ قرائت‌ نمود: «اي‌ اهل‌ كوفه‌ قبيح‌ باد روهاي‌ شما، چه‌ پيش‌آمد شما را كه‌ از نصرت‌ حسين‌ دست‌ برداشتيد تا اين‌كه‌ او را شهيد كرديد و اموال‌ او راغارت‌ كرديد؟ اف‌ بر شما، آيا مي‌دانيد خون‌ طاهري‌ را ريختيد و كسي‌ را كشتيد كه‌ بهتر ازهمه‌ جهانيان‌ بود؟ مادرهايتان‌ به‌ عزايتان‌ بنشينند كه‌ به‌ زودي‌ جزا خواهيد شد به‌ آتشي‌كه‌ خاموش‌ شدني‌ ندارد. من‌ تا زنده‌ هستم‌ بر برادرم‌ مي‌گريم‌ و بعد از اين‌، چشم‌هايم‌ به‌اشكي‌ كه‌ چون‌ سيل‌ جاري‌ به‌ صورت‌ متراكم‌ مي‌باشد، خشك‌ نخواهد شد.» سپس‌ بانگ‌بر اهل‌ كوفه‌ زد: «صدقه‌ بر ما اهل‌ بيت‌ روا نيست‌. اي‌ اهل‌ كوفه‌ مردان‌ شما، مردان‌ ما رامي‌كشند و زنان‌ شما بر ما گريه‌ مي‌كنند. فرداي‌ قيامت‌ خداوند متعال‌ ميان‌ ما و شما حكم‌خواهد فرمود».

اين‌ سخنان‌ كه‌ با عبارت‌هاي‌ شيوا از دلي‌ سوخته‌ برمي‌آيد، همه‌ را دگرگون‌ كرد به‌گونه‌اي‌ كه‌ شنوندگان‌ دست‌ها را بر دهان‌ نهاده‌ و دريغ‌ مي‌خوردند. واكنش‌ مردم‌ كوفه‌چنان‌ بود كه‌ راوي‌ مي‌گويد: به‌ خدا قسم‌ مردم‌ كوفه‌ را در آن‌ روز ديدم‌ كه‌ بهت‌ زده‌ اشك‌مي‌ريختند و از شدت‌ اندوه‌، دست‌ها را بر دهان‌ گرفته‌ و انگشتان‌ خود را مي‌گزيدند.

ويژگي‌هاي‌ زينب‌ در ماجراي‌ كربلا بسيار است‌. مهم‌ترين‌ ويژگي‌هاي‌ او رامي‌توان‌ در سه‌ موضوع‌ زير خلاصه‌ نمود:

1ـ تا برادرش‌ امام‌ حسين‌ بود، يگانه‌ حامي‌ او بود و بعد از او از حجت‌ خدا امام‌سجاد، حمايت‌ كرد و در چندين‌ مورد نگذاشت‌ او را به‌ قتل‌ برسانند و خود را سپر او كرد.

2ـ او سرپرست‌ يتيمان‌ و بانوان‌ بي‌سرپرست‌ بود و تا آخرين‌ لحظه‌ از آنها حمايت‌كرد. حتي‌ جيرة‌ آب‌ خود را براي‌ كودكان‌ مي‌گذاشت‌ و در عين‌ حال‌ نماز شبش‌ترك‌نمي‌شد.

3ـ او پيام‌آور خون‌ شهيدان‌ بود. در كوفه‌ و شام‌ و مدينه‌ و و هرجايي‌ كه‌ فرصت‌ به‌دست‌ مي‌آورد از شهيدان‌ و آرمان‌هاي‌ مقدس‌ آنها مي‌گفت‌ و هدف‌ قيام‌ امام‌ حسين‌ رامشخص‌ مي‌كرد و مردم‌ را بيدار مي‌نمود. خطبة‌ غرّاي‌ او در كوفه‌ و شام‌ عجيب‌ صدا كرد.يزيد را به‌ لرزه‌ انداخت‌ و او را با كوبنده‌ترين‌ مطالب‌ در برابر جمعيت‌ محكوم‌ ساخت‌، به‌طوري‌ كه‌ او در ظاهر اظهار پشيماني‌ كرد و جنايت‌ را بر گردن‌ عبيدالله‌ بن‌ زيادمي‌انداخت‌.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: نقش زنان در فرهنگ سازی حادثه عاشورا لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم مامور برای خدمت زهرائیم روزی که تمام خلق حیران هستند ما منتظر شفاعت زهرائیم...

موضوعات

  • همه
  • انوار قرآن
  • انوار عترت
  • مقام معظم رهبری
  • پارسایان
  • سبک زندگی اسلامی
  • کلام بزرگان
  • آداب الطلاب
  • نکات اخلاقی
  • احکام
  • یار مهربان(معرفی کتاب)
  • دانستنی ها
  • مقالات عمومی
  • یادداشت ها
  • دلنوشته
  • مناسبت ها
  • همه
  • نقش زنان در فرهنگ سازی حادثه عاشورا
  • دهه فجر

ذکر ایام هفته

ذکر روزهای هفته

اوقات شرعی

وبلاگکد اوقات شرعیاوقات شرعی اراک

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی

همراه با قرآن

آیه قرآن تصادفی

کد دانشنامه مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

وصیتنامه شهدا

وصیت شهدا

مراجع معظم تقلید

خبرنامه

غیبت امام زمان...

کد برای وبلاگ بلاگفا :: قالب وبلاگ :: کد آهنگ وبلاگکد ثاینه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگحب العباس :: کرامات حضرت ابوالفضل

جستجوی گوگل

در كل اينترنت
در اين سايت
ميان صفحات فارسي


<

لحظات انتظار

ساعت فلش مذهبی

پخش زنده اماکن متبرکه

پخش زنده حرم

کدموس

دوست قرآني

برو بالا


Up Page
کد پرش به بالای صفحه وب

آمار بازدید

کد آمارگیر

کد وضعیت یاهو

یاهو-بلاگفا-یاهو-وبلاگ

ذکر صلوات

بارش مهدی

رهبرم

دهه فجر

کد لوگو حمایتی دهه فجر

  • تماس